امام خمینی (ره)درکتاب کشف الاسرار درباره طب غربی فرمودند:
«غرب همه چیز استعماری دارد: طب استعماری ، فرهنگ استعماری که برای کشورهای عقب افتاده صادر می کنند . آنها میخواهند ما وابسته باشیم و چیزهایی که به ما می دهند وابستگی می آورد، اگرمی خواهید رشد حقیقی پیدا کنید و مستقل شوید اول این وابستگی فکری و قلبی را کنار بگذارید.» «امروز در تمام کشور ایران که به قول شما دانشگاهی مانند جندی شاپور داشته، یک نفر که قانون بوعلی (طب سنتی)را بفهمد معلوم نیست که باشد، و این ضربتی است که این کشور از دست اجانب به وسیله زمامداران بی خرد خورد.» امام خمینی جلد ۲ ص ۱۸ . رساله نوین فقهی پزشکی « اجانب با فعالیت خود مدارس و دانشگاه های ما را از محتوی خالی کرده اند…..امیدوارم همه ی آقایان کمک کنند تا فرهنگمان و فرهنگ اسلامی مان، فرهنگی که شیخ الرئیس را درست کرده است را باز یابیم.» ک . دیدگاههای فرهنگی امام خمینی ص ۵ ** كشوری كه دانشگاهی داشته مانند جندی شاپور كه درس خواندگانش پزشك پادشاهان بودند، كار به جایی رسیده كه پزشكانش یا از یهودیان شدند و یا از كسانی كه پیش خود تحفۀ حكیم مؤمنی را خوانده بودند... ** ایرانی ها و بخصوص زمامداران، یكباره خود را باخته و بطوری در همه چیز تسلیم اروپا شدند كه خود با طب یونانی با همۀ قوا به مبارزه برخاستند و بقیه از یادگارهای اطبای یونان را كه در گوشه و كنار یافت میشد بطوری محدود كردند و در فشار گذاشتند كه آنها معلومات خود را برای دیگران ابراز نكردند و با خود در زیر خاك همراه بردند و مشتی جوانان بی تجربه با تحصیلات بسیار ناقص و گرفتن دیپلم با وسائط و آنچه شما بهتر میدانید آن طب را از جهان برای همیشه برچیدند و امروز كه دكترهای بزرگ كشور بر خطای خود آگاه شدند و پیش آنها ثابت شد كه برای علاج ناخوشیهای مزاجی چارهای جز عمل بر طبق دستورات یونانی نیست و علاجهای اروپایی خدمت شایانی نمیتواند به اینگونه مریضها بكند، چارهای جز ندامت و افسوس ندارند. ** طب یونانی را که برای علاج كلیه امراض مزاجی بهترین وسیله بود و با سهلترین راه مطابق اقتصاد این خدمت را بهتر از طب امروز اروپا انجام میداد از میان بردند و ریشه آنرا برای همیشه از جهان برانداختند و چنین خیانت بزرگی بخصوص به كشور ایران كردند. ** امروز در تمام كشور ایران كه به قول شما, دانشگاهی مانند جندی شاپور داشته، یك نفر كه قانون بوعلی را بفهمد معلوم نیست باشد و این ضربتی است كه این كشور از دست اجانب بوسیله زمامداران بی خرد ما خورد. ** غرب همه چیز استعماری دارد: طب استعماری ، فرهنگ استعماری که برای کشورهای عقب افتاده صادر می کنند . آنها میخواهند ما وابسته باشیم و چیزهایی که به ما می دهند وابستگی می آورد، اگرمی خواهید رشد حقیقی پیدا کنید و مستقل شوید اول این وابستگی فکری و قلبی را کنار بگذارید. ** یكی از دكترهای امروزی میگفت بر ما و بر دكترهای بزرگ این كشور ثابت شده كه كاری از طب اروپا جز جراحی بر نمیآید و داروهای اروپایی معالج نیست، بلكه مسكنی است كه ما به كار میبریم و انتظار آن داریم كه دورۀ خود را طی كند و یا به خوبی و یا به هلاكت منجر شود. گفتیم پس چرا دكترها این مطلب را به مردم نمیگویند.گفت: كسی قدرت این گفتار را ندارد و درست گفت. ** می دانیم که علومی که در شرق بود ، دسیسه ها اسباب این شد که عقب بزنند آن ها را و به جای آن علوم غرب را بیاورند. دانش هائی که در شرق بود و اروپا از آن تقلید می کرد، دست هائی آمد آنها را عقب زد و محتوی را از ما گرفت و الان وضع ما وضعی شده است که خیال می کنیم که هر چی هست در غرب است و ما هیچ چیز نداریم... اروپا از طب بوعلی تا همین اخر استفاده می کردند، کتاب بوعلی تا همین اخر شاید حالا هم مورد نظر آنها باشد. ** امروز همه چیز كشور ما باهم جور است و تا یك شجاعت ادبی در نویسندگان ما پیدا نشود اصلاح نخواهد شد. امروز اگر كسی از طب اروپایی یا زندگی اروپا مآبی انتقادی كند مورد هو و جنجال بسیار واقع خواهد شد و از نظر جوانان تحصیل كرده ما ساقط میشود. لیكن با همه حال ممكن است در بین آنان كسانی به فكر بیفتند و سنجشهایی كرده راهی به خطا كاریهای خود پیدا كنند و برای دورههای بعد از این زمان طرفدارانی هم برای این مسلك پیدا شود و قدمهایی برای سعادت نسل آتیه برداشته شود. ** هان! ای نویسندگان به خود آیید و از بیخردان نهر اسید و گفتنیها را بگویید و زندگی پر آشوب اروپا چشمتان را از حقایق نبندد. همه شنیدید در زمان تصدی رضاخان همین شاه كنونی به تیفوئید مبتلا شد، در وقتی كه تمام دكترهای درجه اول كشور از درمان آن مأیوس شدند، طبیب طالقانی با دستور طب قدیم او را معالجه كرد. خوب بود با چنین امتحانی رضاخان یا زمامداران آن روز به فكر این بیفتند كه طب كشور خود ما نیز باید دستكم در حساب بیاید لكن بقدری اینها خود را باختند و انگاره را از دست دادند كه حاضر نیستند برای خود جزیی فضیلتی قائل شوند و با حسن و هوش خود هر طور شده است مبارزه میكنند كه مبادا بر خلاف اروپا سخنی بگویند.